ویژه نامه شهید عدالت (به مناسبت سالروز شهادت آیت الله قدوسی(ره))

زندگینامه شهید آیت الله قدوسی(ره)

پنجمین روز ماه رجب، در سال 1306 شمسی، گل وجودش در دامان مادر شکوفا شد و به عشق ولایت نامش را علی نهادند. او در خانواده روحانی خود رشد کرد و بالنده شد. در جریان خوابی که یکی از علما دید، مصمم به حضور در حوزه علمیه شد. یکی از مبلغین ان زمان، زمانی که برای تبلیغ به نهاوند می اید، روزی بالای منبر جریان خوابی را مطرح می کند. خواب به این صورت بود که پیامبراکرم صلی الله علیه واله به دست مبارک خود عمامه به سر علی علیه السلام می گذارد.

به هر حال، علی، درست در سن پانزده سالگی به کسوت سربازان حضرت حجت در می آید و برای تحصیل راهی قم می شود.

او در جریان طلبگی توفیق اشنایی با استادان و بزرگوارانی نظیر حضرت امام و مرحوم علامه طباطبایی را می یابد و همین، زمینه ای فراهم می سازد که عاشقانه تر در این راه گام بردارد.

پس از گذراندن دوره های درسی، اقدام به تاسیس و مدیریت مدرسه حقانی می نماید. و به تربیت و تدریس طلاب جوانی که با یک دنیا امید برای کسب معارف الهی به قم امده اند می شود.

در عین حال، به فعالیت های مبارزاتی علیه رژیم طاغوت می پردازد. پس از پیروزی انقلاب، به حکم حضرت امام مسوولیت دادستانی کل انقلاب را به عهده می گیرد.

او هفت ماه پیش از شهادت با امتحانی بزرگ مواجه می شود. و پرکشیدن و شهادت فرزندش را به نظاره می نشیند.

اما چنان از روحیه والایی برخوردار است که دیگران را هم به صبر توصیه می کند. و همچون عاشقی بیداردل و سالکی خستگی ناپذیر در 14 شهریور 1360 به شهادت می رسد. اگر در لحظه شهادت گوش دل را می گشودی او را می دیدی که عارفانه در مراتب توحید این بار ان چنان بانگ «لا اله الا الله» سر می دهد که دل بی قراران شیدایی وصل را می رباید.

آری! او را زمینیان علی قدوسی نامیدند و قدوسیان، شهیدش خواندند. (مجله دیدار آشنا، شهریور 1381، شماره 27)

قدوسی، علی

شهید آیة الله قدوسی

آیت الله علی قدوسی

شهید قدّوسی

آیت الله علی قدوسی

عدالت در خون (شهادت آیت اللّه قدوسی)

پیکارگر نستوه شهادت آیت اللّه قدوسی

حدیث قداست; شهادت شهید قدوسی رحمه الله

تندیس درایت و تعهد؛ یادی از شهید آیت الله قدوسی

چهاردهم شهریوریاد شهید قدوسی،معلم اخلاص گرامی باد

خانواده نورانی

شهید قدوسی پس از سال ها تلمذ نزد حضرت علامه مورد توجه استاد خود قرار می گیرد و استاد او را به دامادی می پذیرد.

همسر آیت الله شهید قدوسی رحمه الله می گوید: «اقای قدوسی با اینکه فوق العاده بچه ها را دوست داشتند، مقید بودند که بچه ها لوس بار نیایند. شیوه پدرم [علامه طباطبایی] هم همین طور بود و بچه ها را لوس بار نمی اوردند و هیچ وقت دوست نداشتند که تمام اسایش بچه ها را اماده کنند. مثلا اگر بچه می خواست جایی برود، این طور نبود که پول ماشین به او بدهند. می گفتند: بگذار پیاده برود، عادت کند. می گفتند: این بچه ها باید سختی بکشند، چون ادم با سختی ساخته می شود. برای همین، فرزند ما واقعا این طور بار امده بود.» (مجله نامه جامعه، ص 24؛ مجله امان خرداد و تیر ماه 1391، شماره 36)

محمدحسین قدوسی، فرزند شهید قدوسی بود و نوه علامه طباطبایی. تیر خورده بود به سینه اش و داشت دست و پا می زد. رفتم کمکش کنم و شاید زخمش را ببندم. جلوتر که رفتم، دیدم دارد با خون سینه اش وضو می گیرد… مبهوت مانده بودم. گفت کمکم کن به حالت سجده بروم. کمکش کردم. پیشانی اش را بر خاک گذاشت و پر کشید. (مجله امتداد، اسفند 1385 و فروردین 1386، شماره 15 و 16)

وقتی خبر شهادت (محمدحسن) فرزند بزرگ آیت الله قدوسی را به ایشان دادند، در حالی که قطرات اشک از چشمانشان جاری بود به همسرشان گفتند:

«مواظب باش برای چیزی که در راه خدا داده ای، طاقت خود را از دست ندهی و ضجه و ناله نکنی.» (مجله دیدار آشنا، شهریور 1383، شماره 51)

نسیم بهشت از کرانه عشق دوران کودکی و زندگی خانوادگی شهیدآیت اللّه قدوسی

گفت و گو با همسر شهید آیةالله قدوسی1

تأسیس مدرسه حقانی

شاگرد برجسته علامه طباطبایی که اصول فلسفه و روش رئالیسم را در محضر استاد فراگرفته بود مشی علامه را در تربیت شاگردان انقلابی با تاسیس مدرسه حقانی در سال 42 ادامه داد. این مدرسه که با همیاری دیگر شاگردان علامه نظیر آیت الله مصباح و شهید بهشتی شکل گرفته بود، تنها یک حرکت صرف علمی نبود، بلکه ثمرات گسترده سیاسی داشت که نتایج ان بعد از قیام 15 خرداد و تبعید امام خمینی(ره) نمایان شد.

یکی از شاگردان شهید قدوسی نقل می کند:

هر کس با استاد اشنا می شد، خیلی زود درمی یافت که استاد شخصی است هدفدار که از تمام امکانات و تمام لحظه های زندگی خود در راه رسیدن به هدف استفاده می کند. او از برخورد های زودگذر با اشخاص و فرصت های انی نیز به گونه ای در جهت هدف مقدس خویش استفاده می کرد. هنگام اشتغال به تحصیل مقید بود که از اغاز درس حاضر شود. ایشان برای وقت ارزش زیادی قایل بود، حتی برای انکه اوقات طلاب مدرسه برای اموری غیر از تحصیل صرف نشود، برای انان غذا تهیه می کرد و برای اهل مدرسه حمام ساخت که طلاب برای استحمام بیرون نروند.

نظم استاد نمونه و زبانزد خاص و عام بود. شاگردان ایشان اگر بگویند در مدت 14 سال بهره مندی از مدیریت این مرد بزرگ، پنج دقیقه تاخیر و تخلف از وقت معین شده از وی ندیده اند، سخن درستی است. او انضباطی بسیار دقیق داشت. از اتلاف وقت و اتلاف نیرو و اموال، حتی یک سنجاق یا یک ورق کاغذ، به شدت بیزار بود. برای درس و نظم اهمیتی فوق العاده قایل بود. به خاطر چند دقیقه تاخیر یک محصل، چه رسد به غیبت وی، برمی اشفت. تعطیلی پنجشنبه های حوزه را از مدرسه به همراه خیلی دیگر از تعطیلی ها به مناسبت های گوناگون زده بود که مسخره تر از همه نزد او تعطیلی (بین التعطیلین) بود. حضور پیش از وقت قدوسی در مدرسه و نگاه های معنی دار او در حالی که ساعت بغلی اش را درمی اورد، پس از خوردن زنگ مدرسه در جلوی دفتر، برای همه دوستان و استادان مدرسه تادیبی مودبانه و فراموش نشدنی است. (نک: یادنامه آیت الله شهید قدوسی، صص 57، 77، 79، 90، 130؛ مجله طوبی، تابستان 1387، شماره 29)

پایگاههای جهاد و اجتهاد

شهید قدوسی و مدرسه حقانی

اساسنامه مدرسه حقانی و گزینش طلبه

سلوک اخلاقی و مدیریتی شهید قدوسی

سلوک اخلاقی شهید قدوسی – گفتگو با آیت الله خزعلی

شهید قدوسی و تأسیس مدرسه حقانی

شهید قدوسی و مدرسه حقانی، در گفتگو با علی مبشری

شهید قدوسی و مدرسه حقانی، در گفتگو با سید هاشم حمیدی

شهید قدوسی و تأسیس مدرسه حقانی، گفتگو با آیت الله حسین حقانی

شهید قدوسی و اهتمام به امور طلاب

تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه های پیدایش جریان آقای منتظری

در سنگر جهاد و مبارزه

آیةالله قدوسی همراه روحانیت مبارز در برپایی راهپیماییها نقش رهبری داشت.

او در کمیته استقبال از امام، بسیار زحمت کشید. پس از پیروزی انقلاب، از سوی امام مأموریت یافت تا در دادگاههای انقلاب به قضاوت بپردازد. چه اینکه بسیاری از مسؤولان بلند پایه رژیم پهلوی، فرماندهان ارتش و ساواک که در شهادت هزاران نفر نقش داشتند، دستگیر شده بودند.

مدتی بعد وی از سوی امام مأمور اداره امور ستاد انقلاب اسلامی در قم می شود و با ورود امام به قم، آیةالله قدوسی در دفتر ایشان به خدمت مشغول می شود.

آن روزها دادگاههای انقلاب در شهرها، بدون هماهنگی با یکدیگر کار می کردند. اوایل پس از انقلاب، به دلیل فروپاشی رژیم، ارکان اداری کشور از هم پاشیده شد. بنابراین نیاز بود که دادگاههای انقلاب در یک هدف مشترک قرار بگیرند و سازماندهی شوند. بدین علت امام خمینی، در سال 1358، آیةالله قدوسی را به دادستانی کل انقلاب برمی گزیند. محاکمه ساواکیها، مسؤولان رده بالای رژیم پهلوی و ضدانقلابیون بر عهده دادگاههای انقلاب بود.

گروه التقاطی فرقان با ترور آیةالله مطهری و برخی از سران سیاسی – فرهنگی خطر بزرگی برای انقلاب بود. آیةالله قدوسی توانست با کمک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اعضای این گروهک ضد انقلاب را شناسایی و دستگیر نماید.

اسطوره تقوا

پیشتازان عدالت اسلامی

سلوک علمی و مبارزاتی شهید قدوسی

سلوک سیاسی و اخلاقی شهید قدوسی – گفتگو با آیت الله سید هادی خسروشاهی

سلوک سیاسی و اخلاقی شهید قدوسی

در آغوش شهادت

این شهید بزرگوار توسط حکمی از جانب رهبر کبیر انقلاب به دادستانی کل انقلاب اسلامی تعیین شد که با مشورت شهید بهشتی، تصمیم به اخراج نیروهای نفوذی منافقین از دادستانی و دیگر ارگان های دولتی گرفت و در نهایت در حالی که به بررسی پرونده عاملان ترور شهیدان رجایی و باهنر مشغول بود، به وسیله انفجار بمب در ساختمان دادستانی در 14 شهریور 60 به شهادت رسید.

شوق دیدار یار

سیره های قرآنی

مرحوم شهید آیت الله قدوسی قدرت روح بالایی داشت و در برابر هیچ طوفان و موجی خم به ابرو نمی اورد.

در یک مجلسی که ایشان هم حضور داشتند، شخصی وارد شد که رساله عملیه داده بود ولی از نظر آیت الله قدوسی اهل ان عرصه مرجعیت نبود، همه مجلس به غیر شهید قدوسی بلند شدند. (حجت الاسلام والمسلمین صدیقی، مجله افق حوزه، 16 اردیبهشت 1388 – شماره 227)

مرحوم آیت الله قدوسی قبل از انقلاب می فرمودند: ماشین خریدن گرچه برای من مشکل نیست، ولی این کار را نمی کنم. علت ان، این بود که طلبه ها نوعا این تمکن را نداشتند و احساس کمبود می کردند. (گزیده ای از سخنان مدیر محترم جامعة الزهرا (س) حضرت حجت الاسلام والمسلمین طباطبایی دام ظله، مجله مطالعات قرآنی، نامه جامعه، دی 1386، شماره 40)

همسر شهید آیت الله حاج شیخ علی اقا قدوسی رحمه الله می گوید:

ایشان یک گروه از بچه ها و نزدیکان را سراغ داشت که هر سال یک ماه مانده به عید، می رفت و اندازه لباس انها را می گرفت و نمره کفش انها را می پرسید و برای انها لباس و کفش تهیه می کرد.

حتی یادم هست یک سال خانواده ای امدند که خیلی بچه داشتند؛ یکی یکی اندازه بچه ها را گرفت تا برایشان کفش و لباس تهیه کند.

من به ایشان گفتم: شما که برای اینها لباس می خرید، بچه های ما محمدحسن و محمدحسین نیز هم سن اینها هستند، چرا برای اینها هم چیزی نمی خرید. ایشان پاسخ داد: اینها خودشان می دانند، عیدما روزی است که یک زندانی وجود نداشته باشد. عید روزی است که همه خوش باشند. ایشان به خانواده هایی که شوهرهایشان زندانی بودند، سر می زد. مایحتاج انها را خریداری می کرد و شب ها به منزل انها می برد، حتی به منزل نمی گفت که کجا می برد.

یک روز برادر ایشان امد و سراغ او را از من گرفت. گفتم: چند لحظه پیش رفت بیرون. پرسید: این موقع شب، کجا رفته؟ گفتم: نمی دانم. گفت: می روم دنبالش. وقتی رفت و برگشت، دیدم خیلی در فکر فرو رفته است. بعدها گفت: می دانی ان شب علی اقا کجا رفته بود؟ گفتم: نه.

گفت او را پیدا کردم، در حالی که دیدم به درب خانه ای رفت و به خانواده فلان اقا که در زندان بود، کمک کرد. (مجله طوبی، فروردین 1385، شماره 4)

«… بعد از تجدید بنای مدرسه حقانی و نصب شوفاژ، بیشتر وقت ها کلاس ها گرم و راحت بود، ولی دفتر کارشان سرد بود. وقتی علت را می پرسیدیم، می گفت: در مواقع تنهایی ضرورت ندارد برای من تنها، یک اتاق به این بزرگی گرم باشد. اگر از تلفن مدرسه استفاده شخصی می کرد، از جیب خودشان وجه ان را می پرداخت.» (مجله طوبی، شهریور 1385، شماره 9)

زندگی، اندیشه و اخلاق آیت الله شهید علی قدوسی پرتوهای پرهیزکاری

پرتوهای پرهیزگاری (2)

شهید قدّوسی و نماز شب

در باغ خاطرات

یک روز در خانه قبلی خودم بودم که نزدیک چهار راه اهن بود که دیدم یک روحانی متین و جدی به انجا امد. تصور کردم باید اقای باهنر باشد، چون می دانستم که اهل کرمان و علی القاعده باید سبزه باشد. اسمش را شنیده بودم ولی خودش را ندیده بودم. در هر حال گفتم شما اقای باهنر هستید؟ ایشان با لحن قاطعی گفت خیر! من قدوسی هستم!…

مدرسه حقانی برای همه جاذبه زیادی داشت و عنوانی برای خودش دست و پا کرده بود و هر کسی هم دوست داشت در انجا کلاسی داشته باشد. اقای قدوسی به پای خودش امد و مرا برد و به همین دلیل هم خیلی چیز ها را تحمل می کرد. اقای قدوسی هرگز نمی پذیرفت که یک مدرس حتی یک روز، دفتر حضور و غیاب را امضا یا شاگردان را حاضر و غایب نکند و از انها امتحان هم نگیرد ولی من در ان چند سالی که انجا بودم، نه حتی یک بار دفتر حضور و غیاب امضا کردم، نه شاگردان را حاضر غایب کردم، نه امتحان گرفتم. ایشان هم به روی من نمی اورد، چون خودش دنبالم امده بود. من معتقد بودم شاگرد برای تحصیل در دروس دینی باید آزاد بیاید و با حضور و غیاب و امتحان نمی شود بر او تاثیر گذاشت. خود من در دوره تحصیل، از کلاس های آزادی که در ساعات غیر موظف می رفتم، بهره بیشتری می گرفتم و در انجا بود که متحول شدم. (خاطرات مرحوم آیت الله حائری شیرازی(ره)، منبع: روزنامه جوان؛ کایینی، محمدرضا)

گلچینی از خاطرات

در سایه سار کلمات

چرا امیرالمؤمنین می فرماید: من أبصر بها بصّرتـْه ومن أبصر الیها أعمتْه؟ یعنی هرکس با چشم بصیرت و عبرت به دنیا بنگرد دنیا به او بینایی و بصیرت می بخشد و هرکس چشمش به دنبال دنیا باشد و فریفته آن گردد، دنیا نابینایش می کند. بله اگر دنیا را با عینکی ببیند که می خواهد با این دید بصیر و بینا شود، این دنیا به او بصیرت می بخشد. اما اگر هدفش این باشدکه به آن برسد، این دنیا نابینایش می کند.

این کتاب ها و این بحث ها هم از قبیل دنیاست، اگر با آن دیدی؛ بیناخواهی گشت و اگر در آن نگریستی؛ کور خواهی شد و دنبالش کور کردن است و روز قیامت کور محشور شدن.

اگر کسی بخواهد به جایی برسد راه فقط همین است و بس. پس سعی کنید تلاش شما در این وادی و در در و دیوار و کتاب و دفتر له نشود و از بین نرود، اگر این ها را حس کردید و این شرایط را مراعات کردید، راهی که انتخاب کرده اید نه تنها درست است بلکه راه همین است و بس. (مجله انتظار نوجوان، اسفند 1385 و فروردین 1386، شماره 21)

درس استادآیة الله شهید قدوسی(1) (2) (3) (4) (5) (6) (7) (8) (9) (10) (11) (12) (13) (14) (15) (16) (17) (18) (19)

از نگاه دیگران

امام خمینی رحمه الله در تجلیل از مقام شهید قدوسی فرمود: «این جانب سالیان طولانی ان بزرگوار را به تقوا و حسن عمل و استقامت و مقاومت و تعهد در راه هدف می شناختم. شهادت بر او مبارک و خروج از ظلمات به سوی نور بر او ارزانی باد».

چند خصوصیت در ایشان وجود داشت که نه تنها من، بلکه همه را حذب می کرد. یکی از آنها صداقت و صفای این مرد بود. هیچ کلکی در کار این آدم نبود. صریح، صادق، صاف و نسبت به آنچه که احساس وظیفه می کرد، به شدت پیگیر و علاقمند و روحانی باصفای خالصی بود. من گمان می کنم مهم ترین ویژگی ایشان که مرحوم شهید بهشتی را هم به ایشان علاقمند کرده بود، به طوری که شهید بهشتی یک نوع ارادت خاصی به ایشان داشت، همین صداقت و صفای این مرد بود.

خصوصیت دوم ایشان این بود که هم پرکار بود و خسته نمی شد و هم پشتکار داشت. این طور نبود که یک کاری را رها کند و دنبال کار دیگری برود. (مصاحبه با مقام معظم رهبری حفظه الله)

شهید قدوسی در آئینه توصیف امام

اطلاعیه های مهم

زندگی و حکومت جهانی آن حضرت حجت عج الله تعاله فرجه الشریف
 ویژه نامه عفاف و حجاب
ویژه نامه اعمال شب قدر
ویژه نامه پیوند آب و آفتاب (به مناسبت سالروز ازدواج پیامبر(ص) با خدیجه(س))
مقالات اخیر

زندگی و حکومت جهانی آن حضرت حجت عج الله تعاله فرجه الشریف

Translator         انا در این قضیه نشانه هاست ما حتما از آزمایش کنندگانیم.....

 ویژه نامه عفاف و حجاب

مفهوم شناسی حجاب و عفاف عفت (عفاف)، حالتی نفسانی (درونی) است که از چیرگی شهوت بر....

ویژه نامه اعمال شب قدر

اعمال مشترک شبهای قدر  غسل علامه مجلسی رحمة الله علیه فرموده که غسل این شبها را....

ویژه نامه پیوند آب و آفتاب (به مناسبت سالروز ازدواج پیامبر(ص) با خدیجه(س))

پیوند فضیلت ها در سرزمین حجاز، مردی پا به عرصه زندگی گذاشت نام احمد (یا محمد....

ویژه نامۀ “از ما اهل بیت” (به مناسبت سالروز رحلت حضرت سلمان(ره))

ابو عبد اللّٰه سلمان فارسی یا همان سلمان محمّدی، پارسای بیدار دل، زاهد پاکْ سرشت ایرانی،....

ویژه نامۀ “از ما اهل بیت” (به مناسبت سالروز رحلت حضرت سلمان(ره))

زندگینامه ابو عبد اللّٰه سلمان فارسی یا همان سلمان محمّدی، پارسای بیدار دل، زاهد پاکْ سرشت....

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *